معنی فارسی issue-based
B1مربوط به موضوع خاصی که در بحث یا بررسی قرار دارد.
Related to specific topics or problems under discussion.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ما نیاز داریم تا بحثهای مبتنی بر مسئله داشته باشیم.
مثال:
We need to have issue-based discussions.
معنی(example):
کمیته بر راهحلهای مبتنی بر مسئله تمرکز کرد.
مثال:
The committee focused on issue-based solutions.
معنی فارسی کلمه issue-based
:
مربوط به موضوع خاصی که در بحث یا بررسی قرار دارد.