معنی فارسی issueless
B1بدون مشکل یا مسئله، اشاره به وضعیتی دارد که در آن هیچ گونه چالشی وجود ندارد.
Without issue or problem.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرآیند کاملاً بدون مشکل است.
مثال:
The process is completely issueless.
معنی(example):
آنها یک تحقیق بدون مشکل انجام دادند.
مثال:
They conducted an issueless investigation.
معنی فارسی کلمه issueless
:
بدون مشکل یا مسئله، اشاره به وضعیتی دارد که در آن هیچ گونه چالشی وجود ندارد.