معنی فارسی ist
B1پسوندی برای بیان شغل یا حوزه خاص، مانند هنرمند یا دانشمند.
A suffix used to denote a person associated with a specific profession or field.
- noun
noun
معنی(noun):
A practitioner or supporter of an ism
example
معنی(example):
هنرمند کسی است که هنر خلق میکند.
مثال:
An artist is someone who creates art.
معنی(example):
یک دانشمند به مطالعه جهان طبیعی میپردازد.
مثال:
A scientist studies the natural world.
معنی فارسی کلمه ist
:
پسوندی برای بیان شغل یا حوزه خاص، مانند هنرمند یا دانشمند.