معنی فارسی isthmia

B1

ایستما به حالتی اطلاق می‌شود که در آن بافت‌های باریکی در بدن مشخص می‌شوند.

A medical condition characterized by narrowed tissue.

example
معنی(example):

بیماری شناخته شده به عنوان ایستما تشخیص داده شد.

مثال:

The condition known as isthmia was diagnosed.

معنی(example):

تحقیقات درباره ایستما در سطح جهانی در حال انجام است.

مثال:

Research on isthmia is being conducted worldwide.

معنی فارسی کلمه isthmia

: معنی isthmia به فارسی

ایستما به حالتی اطلاق می‌شود که در آن بافت‌های باریکی در بدن مشخص می‌شوند.