معنی فارسی isthmistic
B1ویژگیهای مرتبط با ایستمی که به باریکهای از زمین بین دو توده بزرگ آبی یا زمینی اطلاق میشود.
Relating to or resembling an isthmus, a narrow strip of land connecting two larger areas.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خصوصیات ایستمی سرزمین، آن را به یک ویژگی جغرافیایی منحصر به فرد تبدیل کرد.
مثال:
The isthmistic nature of the land made it a unique geographical feature.
معنی(example):
یک منطقه ایستمی میتواند دو توده بزرگ زمین را به هم متصل کند.
مثال:
An isthmistic area can connect two larger landmasses.
معنی فارسی کلمه isthmistic
:
ویژگیهای مرتبط با ایستمی که به باریکهای از زمین بین دو توده بزرگ آبی یا زمینی اطلاق میشود.