معنی فارسی itchproof
B1محصولی که مانع از ایجاد خارش میشود، معمولاً در محصولات مراقبت از پوست استفاده میشود.
Describing a material or product that prevents itching.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کرم بدون خارش به تسکین پوست من کمک کرد.
مثال:
The itchproof cream helped soothe my skin.
معنی(example):
من یک لوسیون بدون خارش برای پوست حساس خود خریدم.
مثال:
I bought an itchproof lotion for my sensitive skin.
معنی فارسی کلمه itchproof
:
محصولی که مانع از ایجاد خارش میشود، معمولاً در محصولات مراقبت از پوست استفاده میشود.