معنی فارسی itemizations

B2

شمارش و فهرستی از اقلام مختلف در یک مدرک.

Detailed listings of items, often for accounting or reporting.

example
معنی(example):

تفکیک‌ها نشان دادند که پول ما کجا خرج شده است.

مثال:

The itemizations showed where our money was spent.

معنی(example):

بازرس درخواست تفکیک تمام تراکنش‌ها را کرد.

مثال:

The auditor requested itemizations of all transactions.

معنی فارسی کلمه itemizations

: معنی itemizations به فارسی

شمارش و فهرستی از اقلام مختلف در یک مدرک.