معنی فارسی iterances

B2

چندین بار تکرار یک فرایند یا آزمایش برای تأیید نتایج.

Multiple repetitions of a process or experiment for validation.

example
معنی(example):

تکرارهای آزمایش نتایج ثابتی را نشان داد.

مثال:

The iterances of the experiment showed consistent results.

معنی(example):

تکرارهای مختلف به تایید یافته‌ها کمک می‌کند.

مثال:

Different iterances help validate the findings.

معنی فارسی کلمه iterances

: معنی iterances به فارسی

چندین بار تکرار یک فرایند یا آزمایش برای تأیید نتایج.