معنی فارسی itherness

B1

تفاوت یا انفراد در یک مکان یا وضعیتی که نشانه مخصوص به خود را دارد.

The quality of being characterized by distinctive features or individuality.

example
معنی(example):

تفاوت درختان و جنگل‌ها، زیبایی منحصر به فردی به چشم‌انداز بخشیده بود.

مثال:

The itherness of the landscape gave it a unique charm.

معنی(example):

ما به زیبایی متفاوت نقاشی‌ها در گالری توجه کردیم.

مثال:

We admired the itherness of the paintings in the gallery.

معنی فارسی کلمه itherness

: معنی itherness به فارسی

تفاوت یا انفراد در یک مکان یا وضعیتی که نشانه مخصوص به خود را دارد.