معنی فارسی itineritis
B1itineritis به معنای خستگی ناشی از سفر و حرکت مداوم است.
Fatigue resulting from frequent travel.
- NOUN
example
معنی(example):
itineritis میتواند سفرهای طولانی را خستهکننده کند.
مثال:
Itineritis can make long trips exhausting.
معنی(example):
بسیاری از مسافران در تعطیلات از itineritis رنج میبرند.
مثال:
Many travelers suffer from itineritis during holidays.
معنی فارسی کلمه itineritis
:
itineritis به معنای خستگی ناشی از سفر و حرکت مداوم است.