معنی فارسی iv
B1علامت اختصاری برای رساندن مایعات یا دارو به درون ورید.
An abbreviation for intravenous, meaning within a vein.
- OTHER
example
معنی(example):
IV به معنای داخل وریدی است.
مثال:
IV stands for intravenous.
معنی(example):
پزشک از IV برای تحویل دارو استفاده کرد.
مثال:
The doctor used an IV to deliver medication.
معنی فارسی کلمه iv
:
علامت اختصاری برای رساندن مایعات یا دارو به درون ورید.