معنی فارسی ixionian

B1

ایکسونین، مربوط به فرهنگ یا مردم ایکسیون.

Relating to Ixion or the culture associated with him.

example
معنی(example):

فرهنگ ایکسیونین به خاطر سنت‌ها و باورهای منحصر به فردش شناخته شده بود.

مثال:

The Ixionian culture was known for its unique traditions and beliefs.

معنی(example):

آثار به جای مانده از دوره ایکسیونین اطلاعات زیادی درباره زندگی روزمره آن‌ها نشان می‌دهد.

مثال:

Artifacts from the Ixionian era reveal much about their daily life.

معنی فارسی کلمه ixionian

: معنی ixionian به فارسی

ایکسونین، مربوط به فرهنگ یا مردم ایکسیون.