معنی فارسی ja well
B1عبارتی غیررسمی برای تأیید و نشان دادن توافق.
An informal expression indicating agreement or acknowledgment.
- OTHER
example
معنی(example):
بله، خوب، فرض میکنم میتوانیم این کار را امتحان کنیم.
مثال:
Ja, well, I suppose we can try that.
معنی(example):
او قبل از موافقت با طرح گفت بله، خوب.
مثال:
He said ja well before agreeing to the plan.
معنی فارسی کلمه ja well
:
عبارتی غیررسمی برای تأیید و نشان دادن توافق.