معنی فارسی jabberwockian
B2وابسته به یا مرتبط با جابرووک، که یک هیولا در شعر 'جابیروکی' لوئیس کارول است و معمولاً به زبان یا گفتاری بیمعنی یا غیرمنطقی اشاره دارد.
Relating to or resembling the nonsensical language of the poem 'Jabberwocky' by Lewis Carroll.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زبان جابرووک هیچ مفهومی برای کسی نداشت.
مثال:
The jabberwockian language made no sense to anyone.
معنی(example):
نطق جابروکی او تماشاگران را سردرگم کرد.
مثال:
His jabberwockian rant confused the audience.
معنی فارسی کلمه jabberwockian
:وابسته به یا مرتبط با جابرووک، که یک هیولا در شعر 'جابیروکی' لوئیس کارول است و معمولاً به زبان یا گفتاری بیمعنی یا غیرمنطقی اشاره دارد.