معنی فارسی jabia
B1نوعی گیاه با کاربردهای دارویی و معطر که بهویژه در صنعت چای استفاده میشود.
A type of herb known for its medicinal properties, often used in tea-making.
- NOUN
example
معنی(example):
جبیا در آب و هوای گرم سواحل شکوفا شد.
مثال:
The jabia flourished in the warm climate of the coast.
معنی(example):
کشاورزان جبیا را برای ساخت چایهای گیاهی کشت کردند.
مثال:
Farmers grew jabia to make herbal teas.
معنی فارسی کلمه jabia
:نوعی گیاه با کاربردهای دارویی و معطر که بهویژه در صنعت چای استفاده میشود.