معنی فارسی jack into

B1

متصل شدن به یک سیستم یا شبکه به منظور استفاده از آن.

To connect or access a computer or network system.

example
معنی(example):

شما می‌توانید به سیستم متصل شوید تا به داده‌ها دسترسی پیدا کنید.

مثال:

You can jack into the system to access the data.

معنی(example):

او به شبکه متصل خواهد شد تا مشکل را عیب‌یابی کند.

مثال:

She will jack into the network to troubleshoot the issue.

معنی فارسی کلمه jack into

: معنی jack into به فارسی

متصل شدن به یک سیستم یا شبکه به منظور استفاده از آن.