معنی فارسی jackerooed

B1

جکرو کردن، به معنای کار کردن به عنوان یک کارگر در مزرعه، به خصوص در استرالیا.

To have worked as a farm laborer, especially in Australia.

verb
معنی(verb):

To work as a jackaroo.

مثال:

Bill has gone jackarooing out west.

example
معنی(example):

او سال گذشته در یک ایستگاه گوسفند کار کرد.

مثال:

She jackerooed on a sheep station last year.

معنی(example):

با داشتن تجربه جکرو، او احساس آمادگی برای مدیریت یک مزرعه داشت.

مثال:

Having jackerooed, he felt prepared to manage a farm.

معنی فارسی کلمه jackerooed

: معنی jackerooed به فارسی

جکرو کردن، به معنای کار کردن به عنوان یک کارگر در مزرعه، به خصوص در استرالیا.