معنی فارسی jackpile
B1یک توده یا گروه منظم از چیزها که معمولاً به صورت دستهای جمعآوری شدهاند.
A pile or mound of items, often stacked in a haphazard or casual manner.
- NOUN
example
معنی(example):
ما یک توده برگ در حیاط درست کردیم.
مثال:
We created a jackpile of leaves in the yard.
معنی(example):
آنها چوب را به صورت تودهای برای آتش چیدند.
مثال:
They stacked the wood into a jackpile for the fire.
معنی فارسی کلمه jackpile
:یک توده یا گروه منظم از چیزها که معمولاً به صورت دستهای جمعآوری شدهاند.