معنی فارسی jackrolled
B2احساسی که پس از فریب یا شوخی به شخص دست میدهد که خود را در وضعیتی خندهدار میبیند.
The feeling of being tricked or pranked in a humorous way.
- VERB
example
معنی(example):
آنها زمانی که متوجه شدند که این یک شوخی است، احساس جک رول شده کردند.
مثال:
They felt jackrolled when they realized it was a prank.
معنی(example):
پس از سورپرایز، او گفت که کاملاً جک رول شده است.
مثال:
After the surprise, he said he was totally jackrolled.
معنی فارسی کلمه jackrolled
:احساسی که پس از فریب یا شوخی به شخص دست میدهد که خود را در وضعیتی خندهدار میبیند.