معنی فارسی jactitate
B1جکتیتیت یعنی خودستایی کردن یا در مورد موفقیتهای خود زیاد صحبت کردن.
To boast; to speak boasts.
- VERB
example
معنی(example):
او در حین گفتگو شروع به جکتیتیت کرد.
مثال:
She began to jactitate during the conversation.
معنی(example):
تمایل او به جکتیتیت او را محبوب نکرد.
مثال:
His tendency to jactitate made him unpopular.
معنی فارسی کلمه jactitate
:
جکتیتیت یعنی خودستایی کردن یا در مورد موفقیتهای خود زیاد صحبت کردن.