معنی فارسی jacuzzis
B1جکوزی، نوعی وان آب گرم که دارای جتهای آب است و معمولاً برای استراحت و تفریح استفاده میشود.
A type of hot tub or small pool with jets of water for relaxation and therapy.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A hot tub or whirlpool bath with underwater jets that massage the body.
verb
معنی(verb):
To equip with a jacuzzi.
مثال:
The suite was jacuzzied.
معنی(verb):
To use a jacuzzi.
مثال:
They jacuzzied after a late dinner.
معنی(verb):
To treat with a jacuzzi.
مثال:
He jacuzzied his sore muscles.
example
معنی(example):
بسیاری از مردم پس از یک روز طولانی از استراحت در جکوزی لذت میبرند.
مثال:
Many people enjoy relaxing in jacuzzis after a long day.
معنی(example):
این هتل دارای جکوزیهای رو باز برای مهمانان خود است.
مثال:
The hotel has outdoor jacuzzis for its guests.
معنی فارسی کلمه jacuzzis
:
جکوزی، نوعی وان آب گرم که دارای جتهای آب است و معمولاً برای استراحت و تفریح استفاده میشود.