معنی فارسی jadedness
B1جاددنس به حالت خستگی و بیاحساسی اشاره دارد که معمولا ناشی از تجارب نامطلوب است.
The state of being tired and lacking enthusiasm, often due to negative experiences.
- NOUN
example
معنی(example):
خستگی او در عدم اشتیاقش مشهود بود.
مثال:
Her jadedness was evident in her lack of enthusiasm.
معنی(example):
پس از سالها در صنعت، خستگی او باعث شد که لذت بردن از کارش دشوار باشد.
مثال:
After years in the industry, his jadedness made it hard to enjoy his work.
معنی فارسی کلمه jadedness
:
جاددنس به حالت خستگی و بیاحساسی اشاره دارد که معمولا ناشی از تجارب نامطلوب است.