معنی فارسی jaffle
B1نوعی ساندویچ که در دستگاه مخصوص تهیه میشود.
A toasted sandwich made using a jaffle iron.
- noun
noun
معنی(noun):
A toasted sandwich, a toastie
example
معنی(example):
من امروز برای ناهار یک جافل درست کردم.
مثال:
I made a jaffle for lunch today.
معنی(example):
جافل یک ساندویچ توست شده است، که معمولاً با پر کردنهای شیرین تهیه میشود.
مثال:
A jaffle is a toasted sandwich, often with sweet fillings.
معنی فارسی کلمه jaffle
:
نوعی ساندویچ که در دستگاه مخصوص تهیه میشود.