معنی فارسی japanee

B1

ژاپنی، به هر چیزی که به فرهنگ یا زبان مردم ژاپن مربوط باشد.

Relating to Japanese language or culture.

example
معنی(example):

او هنر و فرهنگ ژاپنی را دوست دارد.

مثال:

She loves japanee art and culture.

معنی(example):

این رستوران غذاهای واقعی ژاپنی را سرو می‌کند.

مثال:

The restaurant serves authentic japanee cuisine.

معنی فارسی کلمه japanee

: معنی japanee به فارسی

ژاپنی، به هر چیزی که به فرهنگ یا زبان مردم ژاپن مربوط باشد.