معنی فارسی japanolatry
B1به پرستش یا تحسین بیش از حد فرهنگ و هنر ژاپن اطلاق میشود.
An excessive admiration or reverence for Japanese culture or traditions.
- OTHER
example
معنی(example):
برخی منتقدان او را به پرستش ژاپنیگرایی در دیدگاههای هنریاش متهم کردند.
مثال:
Some critics accused him of japanolatry in his artistic views.
معنی(example):
پرستش فرهنگ ژاپنی میتواند گاهی به قدردانی بدون نقد از فرهنگ ژاپنی منجر شود.
مثال:
Japanolatry can sometimes lead to an uncritical appreciation of Japanese culture.
معنی فارسی کلمه japanolatry
:
به پرستش یا تحسین بیش از حد فرهنگ و هنر ژاپن اطلاق میشود.