معنی فارسی jarful
B1مقدار مواد درون یک شیشه که معمولاً توسط آن شیشه اندازهگیری میشود.
The amount of material contained within a jar, usually used for measurement.
- NOUN
example
معنی(example):
او jarful را با گلولههای شیشهای پر کرد.
مثال:
She filled the jarful of marbles to the top.
معنی(example):
یک jarful از بیسکویتها روی میز باقی مانده بود.
مثال:
A jarful of cookies was left on the table.
معنی فارسی کلمه jarful
:
مقدار مواد درون یک شیشه که معمولاً توسط آن شیشه اندازهگیری میشود.