معنی فارسی jark
B1جرك، موجودی کوچک و فعال که معمولاً در مکانهای شلوغ پیدا میشود.
A small, lively creature often found in bustling areas.
- NOUN
example
معنی(example):
یک جارك موجودی کوچک و پرجنب و جوش است.
مثال:
A jark is a small, lively creature.
معنی(example):
جارك به سرعت از روی زمین عبور کرد.
مثال:
The jark darted quickly across the field.
معنی فارسی کلمه jark
:
جرك، موجودی کوچک و فعال که معمولاً در مکانهای شلوغ پیدا میشود.