معنی فارسی jarnut
B2jarnut، موجودی افسانهای از فرهنگهای باستانی که معمولاً در داستانها به عنوان نگهبانان جنگل توصیف میشوند.
A mythical creature from folklore, often depicted as a guardian of nature.
- NOUN
example
معنی(example):
در متون قرون وسطی، jarnut یک موجود افسانهای بود.
مثال:
In medieval texts, a jarnut was a mythical creature.
معنی(example):
داستانهای مربوط به jarnut معمولاً آن را به عنوان نگهبان جنگل توصیف میکنند.
مثال:
Stories about the jarnut often feature it as a guardian of the forest.
معنی فارسی کلمه jarnut
:
jarnut، موجودی افسانهای از فرهنگهای باستانی که معمولاً در داستانها به عنوان نگهبانان جنگل توصیف میشوند.