معنی فارسی jarry

B2

عجیب یا غریب، به گونه‌ای که غیرمعمول یا غیرمنتظره به نظر برسد.

Strange or peculiar; odd in appearance.

example
معنی(example):

شخصیت عجیب او همه را به خنده انداخت.

مثال:

His jarry personality made everyone laugh.

معنی(example):

او لباس عجیبی به مهمانی پوشید که توجه‌ها را جلب کرد.

مثال:

She wore a jarry outfit to the party, attracting attention.

معنی فارسی کلمه jarry

: معنی jarry به فارسی

عجیب یا غریب، به گونه‌ای که غیرمعمول یا غیرمنتظره به نظر برسد.