معنی فارسی jasmin

B1

یاسمن، نوعی گل خوشبو که معمولاً در باغ‌ها کشت می‌شود و عطر زیبایی دارد.

A fragrant flower that is commonly cultivated in gardens and has a beautiful scent.

example
معنی(example):

گل‌های یاسمن بوی شیرینی دارند.

مثال:

The jasmin flowers have a sweet fragrance.

معنی(example):

او عاشق درست کردن چای با گلبرگ‌های یاسمن است.

مثال:

She loves to make tea with jasmin petals.

معنی فارسی کلمه jasmin

: معنی jasmin به فارسی

یاسمن، نوعی گل خوشبو که معمولاً در باغ‌ها کشت می‌شود و عطر زیبایی دارد.