معنی فارسی jasmins
A2یاسها، گیاهان معطری که گلهای سفید یا زرد دارند.
Fragrant flowering plants, belonging to the genus Jasminum.
- NOUN
example
معنی(example):
او یاسها را در باغش کاشت.
مثال:
She planted jasmins in her garden.
معنی(example):
یاسها در تابستان به زیبایی شکوفه میزنند.
مثال:
Jasmins bloom beautifully in the summer.
معنی فارسی کلمه jasmins
:
یاسها، گیاهان معطری که گلهای سفید یا زرد دارند.