معنی فارسی jasperated
B1جاسپر شده به نوعی سنگ اشاره دارد که شکل و رنگهای خاصی دارد.
A term describing stones that exhibit the patterns and characteristics typical of jasper.
- OTHER
example
معنی(example):
سنگ جاسپر شده رنگهای زیبا و چرخشی داشت.
مثال:
The jasperated stone had beautiful, swirling colors.
معنی(example):
او قطعات جاسپر شده را از بازار محلی جمعآوری کرد.
مثال:
She collected jasperated pieces from the local market.
معنی فارسی کلمه jasperated
:
جاسپر شده به نوعی سنگ اشاره دارد که شکل و رنگهای خاصی دارد.