معنی فارسی jauncing
B1زرد شدن، رنگ زرد به خود گرفتن، به ویژه در مورد برگها و مواد گیاهی.
The condition of turning yellow, especially in plants or foliage, often due to nutrient deficiency.
- VERB
example
معنی(example):
برگهای گیاه به دلیل کمبود آب زرد شدهاند.
مثال:
The leaves of the plant are jauncing due to the lack of water.
معنی(example):
زرد شدن میتواند نشانهای از تابش بیش از حد نور خورشید باشد.
مثال:
Jauncing can be a sign of overexposure to sunlight.
معنی فارسی کلمه jauncing
:
زرد شدن، رنگ زرد به خود گرفتن، به ویژه در مورد برگها و مواد گیاهی.