معنی فارسی javelin throwing

B2

ورزشی که در آن یک نیزه به دور از خط پرتاب می‌شود.

A track and field event in which an athlete throws a spear-like object.

example
معنی(example):

پرتاب نیزه یک ورزش الماسیاست.

مثال:

Javelin throwing is an Olympic sport.

معنی(example):

او هر آخر هفته تمرین پرتاب نیزه می‌کند.

مثال:

She practices javelin throwing every weekend.

معنی فارسی کلمه javelin throwing

: معنی javelin throwing به فارسی

ورزشی که در آن یک نیزه به دور از خط پرتاب می‌شود.