معنی فارسی jawlike
B1Jawlike، به معنای شباهت به فک یا دارای ویژگیهای مشابه با فک، معمولاً در توصیف شکل یا ساختار استفاده میشود.
Resembling or characteristic of a jaw, typically used to describe shapes or structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این موجود ساختاری شبیه فک داشت که به آن اجازه میداد غذای سخت بخورد.
مثال:
The creature had a jawlike structure that allowed it to eat tough food.
معنی(example):
ویژگیهای شبیه فک در مجسمه چشمگیر و واقعگرایانه بود.
مثال:
The sculpture's jawlike features were impressive and realistic.
معنی فارسی کلمه jawlike
:
Jawlike، به معنای شباهت به فک یا دارای ویژگیهای مشابه با فک، معمولاً در توصیف شکل یا ساختار استفاده میشود.