معنی فارسی jazy
B1جازي، یک ابزار یا وسیلهای که استفاده از آن دشوار نیست و معمولاً طراحی سادهای دارد.
Jazy, a tool or device that is not difficult to use and usually has a simple design.
- OTHER
example
معنی(example):
جازي به راحتی قابل حرکت بود.
مثال:
The jazy was easy to navigate.
معنی(example):
ما دریافتیم که جازي خیلی کاربرپسند است.
مثال:
We found the jazy to be very user-friendly.
معنی فارسی کلمه jazy
:
جازي، یک ابزار یا وسیلهای که استفاده از آن دشوار نیست و معمولاً طراحی سادهای دارد.