معنی فارسی jell

B1 /dʒɛl/

به معنای گرفتن قوام و شکل، به ویژه در زمینه مواد غذایی.

To set or solidify, especially in the context of food.

noun
معنی(noun):

A jelly or gel

verb
معنی(verb):

To gel

example
معنی(example):

اجازه دهید مخلوط در یخچال بماند تا ژله‌ای شود.

مثال:

Let the mixture sit in the fridge to jell.

معنی(example):

ژله بعد از سرد شدن ژله‌ای خواهد شد.

مثال:

The jelly will jell after cooling.

معنی فارسی کلمه jell

: معنی jell به فارسی

به معنای گرفتن قوام و شکل، به ویژه در زمینه مواد غذایی.