معنی فارسی jelled

B1

سفت شده به معنای حالتی از ماده است که به شکل جامد درآمده و دارای قوام است.

Having set into a firm shape or consistency; solidified.

verb
معنی(verb):

To gel

example
معنی(example):

دسر ژله‌ای در مهمانی بسیار مورد استقبال قرار گرفت.

مثال:

The jelled dessert was a big hit at the party.

معنی(example):

میوه به خوبی در طول شب سفت شد.

مثال:

The fruit jelled nicely overnight.

معنی فارسی کلمه jelled

: معنی jelled به فارسی

سفت شده به معنای حالتی از ماده است که به شکل جامد درآمده و دارای قوام است.