معنی فارسی jello

A2 /ˈdʒɛloʊ/

غذای پودری که پس از مخلوط شدن با آب تبدیل به یک ژله می‌شود.

A sweet, gel-like dessert made from gelatin or similar substance.

noun
معنی(noun):

A dessert made by boiling flavoured gelatin in water

example
معنی(example):

من عاشق خوردن ژله با میوه هستم.

مثال:

I love eating jello with fruit.

معنی(example):

برای دسر، ما ژله قرمز داشتیم.

مثال:

For dessert, we had red jello.

معنی فارسی کلمه jello

: معنی jello به فارسی

غذای پودری که پس از مخلوط شدن با آب تبدیل به یک ژله می‌شود.