معنی فارسی jelly mold
B1قالبی که برای درست کردن ژلهها استفاده میشود و به آن شکل میدهد.
A single mold used for creating jelly desserts.
- NOUN
example
معنی(example):
او مخلوط را در یک قالب ژلهای ریخت.
مثال:
She poured the mixture into a jelly mold.
معنی(example):
یک قالب ژلهای میتواند اشکال سرگرمکنندهای برای دسرها بسازد.
مثال:
A jelly mold can create fun shapes for desserts.
معنی فارسی کلمه jelly mold
:
قالبی که برای درست کردن ژلهها استفاده میشود و به آن شکل میدهد.