معنی فارسی jellydom

B1

کشور یا دنیای ژله‌ای که همه چیز در آن از ژله ساخته شده باشد.

A fictional realm or collection where everything is made of jelly.

example
معنی(example):

کشور ژله‌ای با طعم‌ها و رنگ‌های مختلف پر شده بود.

مثال:

The jellydom was filled with different flavors and colors.

معنی(example):

در کشور ژله‌ای، همه چیز از ژله ساخته شده است.

مثال:

In the jellydom, everything is made of jelly.

معنی فارسی کلمه jellydom

: معنی jellydom به فارسی

کشور یا دنیای ژله‌ای که همه چیز در آن از ژله ساخته شده باشد.