معنی فارسی jerrying
B1عمل ذخیرهسازی غذا یا مایعات در جریها.
The act of storing food or liquids in jerries.
- VERB
example
معنی(example):
آنها باقیماندهها را برای ناهار فردا جریدار میکنند.
مثال:
They are jerrying the leftovers for tomorrow's lunch.
معنی(example):
ما بعدازظهر را به جریدار کردن ملزومات برای کمپ گذراندیم.
مثال:
We spent the afternoon jerrying supplies for the camp.
معنی فارسی کلمه jerrying
:
عمل ذخیرهسازی غذا یا مایعات در جریها.