معنی فارسی jesuitess
B2جسویتس، زن متعلق به جماعت یسوعی که معمولاً در فعالیتهای آموزشی و خدماتی شرکت میکند.
A female member of the Jesuit order, involved in educational and spiritual activities.
- NOUN
example
معنی(example):
جسویتس تمام زندگی خود را به آموزش و روحانیت وقف کرد.
مثال:
The jesuitess dedicated her life to education and spirituality.
معنی(example):
جامعه به خاطر تعهد جسویتس به خدمت، او را تحسین کرد.
مثال:
The community admired the jesuitess for her commitment to service.
معنی فارسی کلمه jesuitess
:
جسویتس، زن متعلق به جماعت یسوعی که معمولاً در فعالیتهای آموزشی و خدماتی شرکت میکند.