معنی فارسی jet ski
B2وسیلهای برای ورزشهای آبی که میتوان با آن بر روی آب سرعت گرفت.
A small personal watercraft for riding on water, typically powered by a jet engine.
- noun
noun
معنی(noun):
A small motorized water craft with a flattish hull and an upright centre, which a rider sits astride.
example
معنی(example):
آنها یک جت اسکی برای آخر هفته اجاره کردند.
مثال:
They rented a jet ski for the weekend.
معنی(example):
جت اسکی یک ورزش آبی سرگرم کننده است.
مثال:
Jet skiing is a fun water sport.
معنی فارسی کلمه jet ski
:
وسیلهای برای ورزشهای آبی که میتوان با آن بر روی آب سرعت گرفت.