معنی فارسی jewdom
B1یهودیت، قوم یهود و مجموعهای از آداب و رسوم، فرهنگ و تاریخ آنان.
The Jewish community or the practices and beliefs associated with Judaism.
- NOUN
example
معنی(example):
او در مطالعات خود درباره تاریخ یهودیت یاد گرفت.
مثال:
He learned about the history of jewdom in his studies.
معنی(example):
یهودیت میراث فرهنگی غنی دارد که به هزارهها برمیگردد.
مثال:
Jewdom has a rich cultural heritage that spans millennia.
معنی فارسی کلمه jewdom
:
یهودیت، قوم یهود و مجموعهای از آداب و رسوم، فرهنگ و تاریخ آنان.