معنی فارسی jeweled

B1

به معنای تزئین شده با جواهرات یا کریستال‌ها، عموماً در مورد اشیاء زینتی استفاده می‌شود.

Decorated or adorned with jewels or precious stones.

verb
معنی(verb):

To bejewel; to decorate or bedeck with jewels or gems.

adjective
معنی(adjective):

Set with jewels

example
معنی(example):

او یک گردنبند جواهرنشان در مهمانی پوشید.

مثال:

She wore a jeweled necklace to the party.

معنی(example):

جعبه با طرحی جواهرنشان تزئین شده بود.

مثال:

The box was adorned with a jeweled design.

معنی فارسی کلمه jeweled

: معنی jeweled به فارسی

به معنای تزئین شده با جواهرات یا کریستال‌ها، عموماً در مورد اشیاء زینتی استفاده می‌شود.