معنی فارسی jewelless

B2

بدون جواهر، یا فاقد هرگونه زیورآلات.

Lacking jewels; devoid of ornamental stones or gems.

example
معنی(example):

طراحی حلقه برجسته و در عین حال بدون جواهر بود.

مثال:

The design of the ring was elegant yet jewelless.

معنی(example):

یک گردنبند بدون جواهر هم می‌تواند بسیار شیک باشد.

مثال:

A jewelless necklace can also be quite stylish.

معنی فارسی کلمه jewelless

: معنی jewelless به فارسی

بدون جواهر، یا فاقد هرگونه زیورآلات.