معنی فارسی jiffle

B1

عمل سریع و بی‌موش و پیچیدگی در انجام کاری.

To handle or deal with something quickly and without care.

example
معنی(example):

جیکفل کردن به معنای استفاده از چیزی به طرز شتابزده است.

مثال:

To jiffle is to deal with something in a hasty manner.

معنی(example):

او قبل از پیدا کردن صحیح، به‌سرعت از روی کاغذها گذشت.

مثال:

He jiffled through the papers before finding the right one.

معنی فارسی کلمه jiffle

: معنی jiffle به فارسی

عمل سریع و بی‌موش و پیچیدگی در انجام کاری.