معنی فارسی jiffs
A2در یک چشم به هم زدن، در زمان بسیار کوتاه یا به سرعت.
In a very short amount of time; quickly.
- noun
noun
معنی(noun):
A jiffy; a moment; a short time.
example
معنی(example):
کوکیها در یک چشم به هم زدن آماده شدند.
مثال:
The cookies were ready in a jiff.
معنی(example):
در یک چشم به هم زدن برمیگردم، فقط یک لحظه صبر کن.
مثال:
I'll be back in a jiff, just wait a moment.
معنی فارسی کلمه jiffs
:
در یک چشم به هم زدن، در زمان بسیار کوتاه یا به سرعت.