معنی فارسی jiggumbob
B1جیکامب بو، یک اصطلاح غیررسمی برای چیزی مبهم یا غیرمعمول، مانند یک وسیله یا دستگاه عجیب.
An informal term for an object that is hard to categorize or understand, often a gadget.
- NOUN
example
معنی(example):
ساز و کار عجیب یک جیکامب بو بود که هرگز قبل از آن ندیده بودم.
مثال:
The strange device was a jiggumbob that I had never seen before.
معنی(example):
او به دستگاه به عنوان یک جیکامب بو اشاره کرد تا آن را جالبتر بنظر برساند.
مثال:
He referred to the gadget as a jiggumbob to make it sound more interesting.
معنی فارسی کلمه jiggumbob
:
جیکامب بو، یک اصطلاح غیررسمی برای چیزی مبهم یا غیرمعمول، مانند یک وسیله یا دستگاه عجیب.